برای ثبت نام اینترنتی سال تحصیلی 1405-1404 را کلیک کنید.
زمانی بود که نوجوانان و جوانان خرج خانواده را می دادند و بیشتر وقت خود را بعد از درس و مدرسه به خانواده و کمک کردن به آن ها صرف می کردند. در آن زمان ها نوجوانان و جوانان از این سخت کوشی استقبال می کردند و برای داشتن درآمد سخت کار می کردند و کسب درآمد یک نوع انگیزه به آن ها می داد و یا غریزه طبیعی ان ها یعنی حمایت از خانواده کاملا تطابق داشت و حس خوبی به آن ها می داد.
شاید بگویید چیزهای زیادی تغییر کرده است بله درست است تغییر زیادی رخ داده است. اما با وجود همه تغییرات، نوجوانان اساساً یکسان هستند. آنچه بیشترین تغییر را کرده است زمینه ای است که نوجوانان در آن رشد می کنند و بزرگ می شوند و اهمیت کاری که از آنها انتظار می رود انجام دهند.
تعداد کمی از نوجوانان کاملاً فاقد انگیزه هستند. آنچه بسیاری از نوجوانان را فاقد انگیزه کرده است این است که آن ها انگیزه انجام کارهایی که مهم نیست و یا مربوط به آن ها نیست را ندارند.
ما در ادامه 7 راز مگو درباره افزایش انگیزه نوجوانان را برای شما بیان خواهیم کرد.
این سؤال و جواب آن مهمترین چیزی است که انگیزه نوجوانان را در کار افزایش می دهد. اگر نوحوان شما نداند که چه کاری باید دقیقا انجام دهد و این کار به چه درد خواهد خورد هیچ دلیلی برای مبارزه و پیشرت خود نخواهد داشت. آن ها می خواهند خود را به جهانیان نشان دهند و اینکه بتوانند تغییری در دنیا ایجاد کنند یک انگیزه بزرگ برای آن ها خواهد بود. دلیلی که امروزه بیشتر آن ها انگیزه ندارند این است که مهم بودن و اهمیت آن ها در دنیای امروز مورد بی توجهی قرار گرفته است.
پس آنچه برای آن ها مهم است ایجاد تغییر است نه اینکه باری از دوش خانواده ی خود کم کنند.
مثلا اگر پوشیدن لباس تمیز یک امر مهم برای نوجوان شماست پس کمک در ریختن لباس ها در ماشین لباسشویی می تواند به او انگیزه بدهد اما ممکن است ریخته شدن کمی خرده نان بر روی زمین انگیزه کافی برای تمیز کردن خانه را به او ندهد پس مطمئنا در این زمینه به داد شما نخواهند رسید.
یکی از کارهای دیگری که از نظر نوجوانان می تواند بیهوده باشد وشتن تکالیف و یاخواندن درس هایی مثل جبر وتاریخ است که به صورت منطقی برای آن ها در زندگی واقعی شان کاربردی ندارد پس نمی توانید آن ها را توجیه کنید که درس بخوانند.
Josh Shipp متخصص در امور نوحوانان برای این موضوع نوحوانان راه حل خوبی را ارائه داده است:
“شما باید کاری را که باید انجام دهید، انجام دهید تا بتوانید کاری را که می خواهید انجام دهید انجام دهید.”
به نظر جمله مفیدی است زیرا در بسیاری زمینه های زندگی صدق می کند. بعضی اوقات ما به هر دلیلی غیر از آنچه باید انجام شود کار می کنیم. کمک به نوجوانان برای دیدن وظایف بی معنی به عنوان بخشی از اهداف بیشتر و بزرگ تر زندگی، می تواند پیام و انگیزه ارزشمندی باشد تا آنان را به حرکت وا دارد.
نوجوان باید بداند برای این که به شغل و یا به دانشگاه مورد علاقه خود برود باید درس ها و تکالیف مدرسه را بخواند چون این کارها در طی مسیرذ او وجود دارند و یا اگر می خواهد به هر اندازه ای که دوست دارد پول داشته باشد و لباس و کفش مورد علاقه خود را خریداری کند باید به اندازه کافی درآمد داشته باشد و برای داشتن درامد یک شغل پاره وقت الزامی است. در واقع نشان دادن هدف و نتیجه کار می تواند به نوجوانان انگیزه برای ادامه راه بدهد و آن ها را از کاهلی نجات دهد.
این اصل نیز در مورد کارهایی که نوجوان شما اهمیت چندانی به آن ها نمی دهند صدق می کند. نوجوان شما با پیوندی بین تکمیل کارها و امتیازاتی مانند استفاده از رایانه ، اتومبیل ، تلویزیون و غیره که در قبال انجام کار دریافت می کند، ایجاد کند.
این که بداند گاهی اوقات کارهایی را انجام می دهیم که نمی خواهیم انجام دهیم تنها به این دلیل که از کارهایی که می خواهیم انجام دهیم لذت ببریم.
اگر نوجوان شما احساس کند که همه آنچه که انجام می دهد برای به انجام رساندن فقط خواسته های شماست و باید تمامی برنامه ها و کارهای خود را با شما تنظیم کند این کار انگیزه را از آن ها می گیرد. اگر از شما دلیل انجام یک کار را بپرسند و شما بگویید چون من میگویمدقیقا محیط انگیزشی را از ان ها می گیرید زیرا آن ها دوست دارند که از والدین خود مستقل شوند.
به آن ها بگویید که کارهای خود را چگونه و در چه زمانی انجام دهند آن ها را راهنمایی کنید و اگر حرفی برای گفتن داشتند و یا برنامه ی دیگری مد نظرشان بود حتما به حرف آن ها گوش دهید. زیرا مشارکت با ان ها و استفاده از گفته های آن ها می تواند به نوجوان انگیزه کافی برای انجام کارهایش بدهد.
مثلا از آن ها بپرسید چه کارهایی برای زیبا تر شدن منزل خود انجام دهید؟ برای فکر کردن در این مورد به آن ها یک مهلت بدهید.
اگر وظیفه ای در خانه به آن ها محول کرده اید دیگر آن ها را مدام کنترل نکنید. مثلا اگر قرار است یکی از روزهای هفته را آشپزی کنند تناه کافی ست به آن ها یادآوری کنید اما اجازه دهید خود آن ها منو را نتظیم کنند و خریدها را خود آن ها انجام دهند.
تا زمانی که والدین دنبال نوجوان خود راه می افتند و کارهای اشتباه آن ها را مست مالی می کنند تنها مانع بزگرشدن و بالغ شدنشان را می گیرند. هیچ والدینی نمی خواهد ببیند که فرزندانشان شکست خورده اند ، اما از طریق شکست است که ما رشد می کنیم و یاد می گیریم که پیشرفت کنیم. وقتی والدین مانع از شکست فرزندان خود می شوند در واقع تجارت واقعی و در نتیجه انگیزه ادامه زندگی را از آن ها می دزدند.
اگر نوجوان مسئولیت بیرون بردن آشغال را برعهده دارد و اگر آن را انجام ندهد 100% با یک سطل آشغال پر هر روز روبرو می شود پس مجبور می شود وظیف هاش را به درستی و سر وقت انجام دهد اما اگر والدین سریع جا بزنند و خود این کار را به جای نوجوان انجام دهند او هیچ گاه مسئولیت پذیر بار نخواهد آمد.
به همین ترتیب، اگر فرد امتحان مدرسه را نخواند و در آن یکی دو بار شکست بخورد و نمره بدی بیاورد حتما برای دفعه بعد انگیزه پیدا خواهد کرد تا خود را بهتر نشان دهد اما اگر والدین مدام به مدرسه بروند و از معمل بخواهند به او نمره بدهد نوجوان هیچ گاه اشکالات خود را پیدا نخواهد کرد.