فشار همسالان مشکلی است که خانوادهها را نگران میکند و ازاین رو همیشه دوستان فرزند خود را زیر نظر دارند یا حتی به آنان به دید منفی نگاه میکنند. در این مطلب، تلاش میکنیم پس از بررسی انواع و علل فشار گروههای دوستی به راهکارهایی بپردازیم که برای خلاصی از این مشکل به افراد کمک میکنند.
در این شرایط باید چه کرد؟ مطالعه برای امتحان یا تسلیم شدن و تفریح همراه گروه دوستان؟
هر چه بزرگتر میشویم، با چالشهای بیشتر و بزرگتری برای تصمیمگیری روبهرو خواهیم شد. برخی از آنها حتی جواب مشخصی ندارد: بسکتبال یا فوتبال؟
برخی دیگر اما باورهای اخلاقی فرد را به چالش میکشد: درس خواندن یا فرار از مدرسه، ورزش کردن در باشگاه ، حقیقتگویی و پذیرش مسئولیت اشتباه یا دروغ گفتن به والدین و پنهانکاری؟
در نظر عموم اینطور تفسیر میشود که فرد تسلیم فشار گروههای دوستی خود میشود تا با عضویت در یک گروه احساس بهتری داشته باشد. اما در واقعیت، تسلیم خواستههای گروه دوستی شدن باعث میشود که فرد حس بد نسبت به خود و خیانت به باورها و ارزشهایش داشته باشد که مجبور شده است با خواسته دیگران موافقت کند.
تصمیمگیری منفرد همیشه سخت بوده است، اما وقتی فشار همسالان به آن اضافه میشود سختتر هم میشود. اینطور نیست که فشار از سوی گروه دوستی فقط در مدرسه و در سنین نوجوانی رخ دهد. هر فردی که همسن شما باشد میتواند روی اعمال، رفتار و باورهای شما تأثیر داشته باشد و شما را به کاری وادارد که چندان به آن مایل نیستید یا خلاف باور و تربیت شماست که از آن به فشار همسالان یاد میشود. این فشار حتی میتواند در سنین میانسالی و برای پدر یک خانواده هم رخ دهد!
لباس پوشیدن به یک سبک خاص
نافرمانی از بزرگترها و قوانین خانواده
تقلب کردن، کپی کردن
قلدری کردن نسبت به دیگران
ریسک کردن و انجام اعمال خطرناک
ایجاد تصویر غلط و نادرست از خود در فضای مجازی برای گول زدن دیگران و سو استفاده از هویت جدید
چطور باید فشار مثبت و منفی را تشخیص داد؟
گاهی برای شخص دشوار است که تشخیص دهد آنچه از او خواسته میشود درست است یا غلط. تشخیص عاقبت یک کار بهویژه برای نوجوانان سخت است. به فرزندتان آموزش دهید که در زمان روبهرو شدن با فشار همسالان سؤالات زیر را از خود بپرسد:
تمایل به دوست داشته شدن توسط دیگران
میل به عضویت در یک گروه
ترس از مسخره شدن به دلیل پرهیز از انجام یک کار
کنجکاوی برای امتحان کردن یکچیز جدید
تایر پذیرفتن از ایدههای دیگران
اعتمادبهنفس پایین و ضعف در تصمیمگیری مستقل
فشار همسالان بسیار قوی است چراکه باعث ایجاد حس گناه، پشیمانی، حسرت و دیگر احساسات بد در شخص میشود. این فشار از نقطهای ما را تسلیم میکند که از آن میترسیم. همه انسانها موجوداتی اجتماعی هستند که دوست دارند عضو گروه باشند، دوستی داشته باشند، از تنهایی میپرهیزند و به دنبال تائید دیگران هستند. هر چه این ترس ها و نقاط ضعف در ما بیشتر باشد، زودتر و بیشتر تسلیم خواسته دیگران میشویم تا تنها نباشیم، تائید دیگران را دریافت کنیم و دوستی داشته باشیم.
اگر کسی ادعا میکند تابهحال تجربه فشار گروههای دوستی را نداشته است، اشتباه میکند. فشار همسالان همیشه شفاف نیست. میتواند حتی بیلبوردی باشد که شما را به خرید یک خودرو بهتر ترغیب میکند و یا عکسی در مجله باشد که شما را به داشتن پوستی شفاف و صاف و بدنی بینقص مجبور میکند.
بهطورکلی، هر چه موقعیت جدیدتر باشد، احتمال تن دادن به فشار گروههای دوستی بیشتر میشود. برای مثال، کسی که بهتازگی وارد مدرسه، محیط کار یا دیگر گروهها شده است سعی میکند خود را همرنگ جماعت کند. این همرنگ جماعت شدن میتواند به بهای انجام کارهایی تمام شود که شخص هیچ میلی به آنها ندارد.
استراتژیهای زیر میتواند به هرکسی در هر سنی کمک کند، اما بهطور خاص لازم است والدین آنها را به فرزندان خود آموزش دهند تا پیش از گرفتار شدن در یک مشکل آن را حل کنند.
همه دوست داریم توسط همسالان خود پذیرفته شویم، ازاینرو «نه» گفتن سخت است. به فرزندتان اعتمادبهنفس بدهید. این اعتمادبهنفس باعث میشود که کمتر در برابر فشارها تسلیم شویم. همین اعتمادبهنفس به او جرأت میدهد که از این افراد دور شود.
برای بسیاری از ما دور شدن از دوستان و نه گفتن سخت است. ازاینرو، بهتر است فرزندتان با کسی دوست شود که ذهنیت و باورهای مشابه دارد. بدین ترتیب، وقتی با تمسخر و فشارهای گروههای همسال روبهرو میشود، دوستش نیز همراه با او از آنها دور میشود و احساس تنهایی نخواهد کرد.
نوجوانان دوست ندارند که به دوستان خود نه بگویند. آنها از خراب شدن روابط دوستی میترسند. بهعنوان والدین، این وظیفه شماست که برای فرزندتان محدوده و قانون تعریف کنید تا او رفتار درست و غلط و حدود خود را بشناسد. به او نه گفتن مؤدبانه در این شرایط را بیاموزید و با هم روی آن کار کنید. به او نه گفتن قاطع را آموزش دهید. او باید به نحوی نه بگوید که دیگر جای بحث و تردید باقی نماند.
مهارت تصمیمگیری فرزندتان را تقویت کنید
ما هر روز باید برای امور مختلف تصمیمگیری کنیم. اگر والدین همیشه بهجای فرزندان تصمیمگیری کنند، این پیام را به او میدهند که تو ناتوانی و دیگران باید برای تو تصمیم بگیرند. با دادن فرصت تصمیمگیری به نوجوان به او این شانس را میدهید که این مهارت را تمرین کند و تصمیمات خوبی بگیرد.
اگر به عاقبت هر کاری فکر کنیم و جنبههای مثبت و منفی، بهویژه عواقب بلندمدت آن را بسنجیم، بهتر میتوان تصمیمگیری کرد و کار درست را انجام داد.
همچنین، به فرزندتان آموزش دهید که اگر در جایی گیر کرده است که نمیتواند از زیر فشار همسالان خلاص شود، بلند سؤال کند. برای مثال، اگر در یک مهمانی دوستش از او میخواهد که با هم سوار خودروی پدرش شوند و در جای خلوتی مشروب مصرف کنند، از دیگر مهمانان با صدای بلند سؤال کند، اگر دستگیر شویم چه؟ اگر در راه برگشت تصادف کنیم و به کسی آسیب بزنیم چه کار کنیم؟ سؤال کردن با صدای بلند این شانس را به او میدهد که اتحادی را شکل دهد و خود را در پس آن از زیر فشارها خلاص کند.
به فرزندتان آموزش دهید که مجبور نیست فشار قلدرها و همسالان خود را تحمل کند و همیشه میتواند از شما کمک بخواهد. اگر حس میکنید ممکن است به شما چیزی نگویید، به او آموزش دهید که در این مواقع همیشه میتواند از یک بزرگتر معتمد مانند یکی از اقوام، معلم، مشاور و مربی کمک بگیرد.
اگر لازم است برای خلاص شدن از فشار همسالان از یک بهانه استفاده کرد، ایرادی ندارد که آن بهانه شما باشید. به فرزندتان اطمینان دهید که در این شرایط مهم نیست اگر از جانب شما بهانهای جور کند. برای مثال، میتواند بگوید میدانی که پدرم چقدر بداخلاق و سختگیر است. او قبلاً به مدیر مدرسه حرف زده است و اگر مدیر به او اطلاع بدهد که من امروز هم از مدرسه غیبت کردهام، تا سه ماه آینده از داشتن تلفن همراهم محروم میشوم.
اشتباه کردن ایرادی ندارد
هرکسی اشتباه میکند. گاهی نمیتوانیم قضاوت درستی از شرایط و تصمیمگیری خود داشته باشیم و کار اشتباهی انجام میدهیم. آنچه مهم است این است که آن را تکرار نکنیم و درس بگیریم. همراهی و درک شما از این مسئله و کمک به فرزندتان باعث میشود در موارد بعدی انتخابهای معقولتری داشته باشد.
اگر به فرزندتان نشان دهید که به انتخابهای عاقلانه او ایمان دارید و میدانید که همیشه کار درست را انجام میدهد، او در قبال رفتارهایش مسئولتر رفتار میکند و اعتمادبهنفسش تقویت میشود.
هرگز تصور نکنید که اگر در مورد موارد تابو و ممنوعه با فرزندتان حرف نزنید، او درگیر رفتارهای پرخطر نخواهد شد. برخلاف این تصور، با او در این مورد حرف بزنید و اجازه دهید اطلاعات کاملی و مناسب با سنش داشته باشد.
بههرحال فرزندتان روزی به دنبال پاسخ سؤالهایش خواهد رفت. در آن روز، دوست دارید فرزندتان این اطلاعات را از شما بگیرد یا یک دوست همسنوسال یا حتی بدتر از آن یک غریبه که معلوم نیست چه اطلاعاتی را در اختیارش خواهد گذاشت؟
شما باید در مورد مسائل مختلف با فرزندتان حرف بزنید، مشکلات و معایب رفتارهای پرخطر را برای او توضیح دهید و اجازه دهید او ابهامات و سؤالات خود را مطرح کند و نظرش را در مورد حرفهای شما بگوید.
فشار همسالان مشکلی است که برخلاف تصور جامعه نه فقط نوجوانان که تمام افراد در تمام سنین را درگیر می کند، از پدری متشخص با خانوادهای برجسته که در اثر همنشینی با دوست ناباب دچار اعتیاد شده است تا زنی که در اثر تبلیغات تلویزیونی دچار رقابت و چشم و همچشمی در فامیل شده است.
اعتماد به نفس، داشتن قدرت نه گفتن، انتخاب دوستان همسو و همفکر و فکر کردن به عاقبت کار از راهکارهایی است که میتوانند شما را از فشار از سوی گروههای دوستی خلاص کند.
راهکارهای دیگری نیز در این مطلب ارائه شده است که توصیه میکنیم آنها را در شرایط مختلف امتحان کنید تا بالاخره به نتیجه مطلوب برسید.
امیدواریم که به بسیاری از سوالات و ابهامات شما در مورد فشار همسالان پاسخ داده باشیم.