"هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود."
امام علی(ع)
آیا تا به حال فکر کردید که چه خوب است اگر چیزی اختراع کنید؟ چطور می توانید مخترع شوید؟ شاید هم یک ایده دارید که گمان می کنید از اجرای آن عاجزید! شاید هم در حین خواندن این مطلب بگوئید که این فقط یک مقاله است و خواندن آن کمکی به ما نمی کند!!!
در این مقاله برخی راهنمایی ها، مثال ها، و تجربه های مخترعین را برای شما در نظر گرفتیم. درس خواندن اهمیت دارد، اما اختراع با اهمیت تر از آن است، بیشتر مردم درباره ادیسون شنیده اند، شما هم قطعاً می دانید که نمی شد به این دانش آموز درس داد! مدرسه هم او را اخراج کرده بود، و مادر ادیسون بود که به او درس داد. تنها مادر او بود که او را نابغه و باهوش خطاب می کرد. بعدها ادیسون توانست حدود ۱۰۹۰ اختراع را به نام خودش ثبت کند.
هیچ فردی بدون علم مخترع نخواهد شد، منظورمان از علم مدارک دانشگاهی نیست! بلکه منظور فرهنگ و دانش است. با مطالعه شروع کنید تا در خواندن به استادی برسید، می خواهم برای شما تعدادی از افراد موفق را نام ببرم که از دانشگاه ها فارق التحصیل نشدند، مانند؛ استیو جابز، بیل گیتس، اسحاق نیوتن، انیشتین. درس خواندن و مدرک دانشگاهی فقط شما را به درس خواندن حقیقی دعوت می کند اما این خود شما هستید که به آن واقعیت می بخشید.
هیچ مخترعی بدون هدف به آنچه که می خواست نرسیده است! یک مخترع باید به چیزی فکر کند که کسی درباره آن فکر نکرده باشد، ( راه واضح را پیش نروید دیگران در این راه از شما سبقت گرفته اند) تکنیک ها و راه های هر کاری را قبل از کار مشخص کنید، اختراع، عکسِ اکتشاف است. در اکتشاف باید هدف را مشخص کنید و کار کنید تا به نتیجه برسید، اما در اختراع نتیجه مجهول است، خود شما راه را مشخص کرده و منتظر نتیجه می مانید، و شاید عکسِ تمام توقعات شما باشد، ولی باید آن را قبول کنید.
اختراع، عکسِ اکتشاف است، در اولی باید هدف را مشخص کنید و کار کنید تا به نتیجه برسید، اما در اختراع نتیجه مجهول است، خود شما راه را مشخص می کنید، و منتظر نتیجه می مانید، و شاید برعکس تمام توقعات شما باشد، ولی باید آن را قبول کنید.
بعد از مشخص کردن هدف باید آماده کار خود باشید، آماده سازی دو جزء دارد.
– جزء اول، روحی؛ تا با یقین به خواسته خود برسید و با ایمان نتیجه مطلوب را به دست آورید.
– جز دوم، نظریه ای ست که کار طبق آن ساخته می شود است.
چند اختراع با مشارکت های گروهی انجام شده تا به نتیجه های دلخواه رسیده است، در برخی اوقات ایده ها در ذهن یک فرد نمی آید و در ذهن دیگری جا خوش می کند، این کمک ها می تواند نتایج خوبی را داشته باشد.
آیا می دانید پنی سیلین چگونه اختراع شد؟ فقط دقت دانشمند فلمینگ باعث این اختراع شد، او در یک مزرعه، ذوب شدن باکتری های قارچ را مشاهده کرد، سپس همان قارچ ها را در آزمایشگاه خود مورد آزمایش قرار داد، اگر این دانشمند در این کار دقت نمی کرد شاید این کشف پزشکی سال ها طول می کشید!
کار با تلاش فراوان و جدیت نتیجه آن چیزی خواهد شد که دوست دارید، به این فکر نکنید که با یک شبانه روز می توانید چیزی را اختراع کنید، اختراعات زیادی بوده که سال ها طول کشیده است، و هزاران تجربه برای آن استفاده می شده است. مخترعان برای چیزهایی که به آن رسیدند تلاش های فراوانی کردند و اگر صبر و پیشرفت فکرشان نبود به اینجا نمی رسیدند، ادیسون می گوید: نبوغ فقط یک درصد ، اما تلاش و کار سخت ۹۹ درصد است.
شکست یک قدم تا پیروزی و موفقیت است، شکست پایان راه نیست، بلکه باید از آن استفاده کنید تا بدانید که چرا این بار هم شکست خورده اید! اینکار باعث رشد ایده های تان می شود. انیشتین می گوید: با همان روشی که مشکل را به وجود آورده ایم نمی توان دوباره فکر سازنده ای کرد! باید طرز فکر خود را تغییر دهیم. برای انجام این کار زمان و تلاش زیادی لازم است!